Web Analytics Made Easy - Statcounter

جهان تئاتر ما مبتنی بر معرفتی است که سرشت روحانی دارد و پیوندی ناگسستنی با «حکمت» در جان آن عیان است. جهان تئاتر ما، تئاتر قدسی با بینشی اساطیری است که قدرت‌های الهی در آن تشخص می‌یابند و در مقیاس کیهانی ایفای نقش می‌کنند و به مدد الهام آسمانی، تجلی‌بخش حقیقت است. ما در این هنگامه با ادراک رسالتی که امانت خداوندی بر دوش ماست، قدم بر صحنه می‌گذاریم و با استشمام ذره‌ای خاک «نینوا»ی حسینی و لمحه‌ای از لمحات به واسطه «سنت» رسول‌ا.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..، می‌کوشیم به ستاره‌ای در آسمان هنر مبدل شویم و جاودانه بمانیم که این جاودانگی در این برهه حساس، مظهر جاودانگی خداست. وظیفه اصلی ما در این برهه استثنایی، این است که «خود» اصیل خویشتن‌مان را بشناسیم و اسیر چنبره شیطان بزرگ نشویم و در میدان «جهاد تبیین» که حکم پیر و مراد ماست، مخاطب را آگاهی بخشیم.

هنرمندان باورمند ما، بر فراز غوغا و هیاهویی که روح لطیف آدمی را به رخوت و بیماری می‌کشاند، بال گشوده‌اند تا نوای آرامش و سلم و شادی سر دهند و همگام «مخاطب» پا به وادی آرامشی بگذارند که انسان برای وصول به آن آفریده شده است. به همین جهت است که ما فارغ از نفرین و آفرین‌ها سر به سجده کعبه محمدی‌(ص) نهادیم تا قداست را بشناسیم و خود را تمام و کمال در برابر اراده و مشیت الهی تسلیم کنیم. ما اینک در میدانی که شیطان بزرگ و اذنابش با تمام امکانات و جنگ ترکیبی به مصاف‌مان آمده‌اند به دفاع ایستاده‌ایم و هیچ هراسی از «شهادت» نداریم که اگر لیاقت داشته باشیم «حسینی» خواهیم شد.

و اگر سعادت «حسینی» بودن نصیب ما نشد به سوگندی که یاد کرده و میثاقی که بسته‌ایم، «زینبی» خواهیم شد و پیام‌دار حقیقت خداوندی می‌مانیم که «یزیدی» نباشیم؛ چرا که باور داریم تئاتر ما در این برهه حساس، پژواکی از «آخرت» در زهدان هستی ناپایداری است که آدمیان در آن «زندگی» می‌کنند. تئاتر ما گرانقدرتر از همه امور مادی و اجتماعی است که امروز، این همه برای آن قربانی داده شده و فراسوی غوغای برساخته خصم قسم‌خورده ما و حقیقت محمدی(ص)، بال می‌گشاید تا «حقیقت» را قربانی «مصلحت» نکند. من کمترین به‌عنوان سقای این کاروان از همدلی و مقاومت صاحبان اصلی این خانه که قدم به «منزل» خود نهاده‌اند، قدردانی می‌کنم و از ایزد منان برای یکان یکان شما سلامت، سعادتمندی، سبزی و سرور را تمنا دارم و ایمان دارم که این گام جشنواره بین‌المللی تئاتر همواره در تاریخ به‌عنوان نقطه‌عطفی خواهد ماند که باورمندان راستین با وجود همه غوغاها، تهدیدها، تطمیع‌ها و ترورهای شخصیتی، مردانه ایستادند و «هل‌من ناصر» پیر و مراد خود را لبیک گفتند. جاودان بمانید.

کوروش زارعی - دبیر چهل ‌و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر

روزنامه جام جم 

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: هنرمندان کوروش زارعی آرامش تئاتر ما

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۱۲۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟

آفتاب‌‌نیوز :

صفحه اینستاگرامی «صبح سینما» در نقد کیفیت نازل فصول جدید «نون خ» و «زیرخاکی» نوشت: فصل بندی در تمام دنیا شیوه رایجی است. سازندگان یا در ابتدا نقشه راه یک روایت را در چند فصل آماده دارند یا با توجه به اقبال مخاطب مسیری را برای ادامه قصه باز می‌کنند. در سریال‌های کمدی نیز با توجه به اقبال مخاطب فصل‌های بعدی با اتاق فکری مجرب و گروه نویسنگدان خلاق طراحی می‌شود. اما گویا در صدا و سیما فصل بندی و ساخت ادامه یک سریال به چیز‌های دیگری بستگی دارد و در یک لیگ دیگر بازی می‌کنند. مدت‌هاست دیگر نه قصه مهم است و نه لزوم ساخت ادامه آن؛ همین که دوستان هر سال دور هم جمع شوند و یک «چیزی» به نام فصل چندم سر هم کنند کفایت می‌کند. سعید آقاخانی و پژمان جمشیدی هم هستند.

قبول که می‌شود در سریال‌های کمدی پیوستگی را فراموش کرد، اما آیا نباید یک مجموعه ۱۵ قسمتی هدف و قصه‌ای برای ساخت داشته باشد؟ تا کی باید روی موج موفقیت گذشته سوار شد؟ بعضا دیده شده دوست نویسنده تکه‌های بامزه سریال‌های پر مخاطب گذشته همچون «شب‌های برره»، «پایتخت»، «باغ مظفر» و... وصله می‌کند و یک کپی دست چندم و در مواردی درنیامده از آن را به دل قصه‌اش راه می‌دهد.

مخاطب هیچ سکوت می‌کند و گاه تحمل؛ خودتان دلتان برای چیزی که می‌سازید نمی‌سوزد؟ تا کجا می‌خواهید از اعتبار گذشته خرج کنید؟ اگر نمی‌توانید یا نمی‌شود به سراغ کار تازه بروید شاید نتیجه بهتری هم برای شما داشته باشد و هم مخاطب.

منبع: سایت برترینها

دیگر خبرها

  • مارکو روزه: هدایت بایرن مونیخ؟ آن‌ها بدون مارکو روزه هم می‌توانند اوضاع فعلی را پشت سر بگذارند
  • راهیابی هنرمندان کهگیلویه و بویراحمدی به جشنواره تئاتر مسجد
  • همگام با برنامه های تحولی سطح فعالیت ارزی بانک توسعه تعاون ارتقا می یابد
  • آقای سعید آقاخانی، ما تحمل می‌کنیم، اما دل خودتان نسوخت؟
  • «کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
  • بحران ادبیات داریم
  • کاش تلویزیون، این مدلی نبود
  • ناتینگهام فارست، تیمی که همیشه در مورد داوری حقیقت را می‌گوید
  • صدای شما پیگیر مطالبات در استان چهارمحال و بختیاری
  • همه عرصه‌های کارگری عرصه جهاد است